۱۳- تأثیربرخورداری از ارزش های انسانی در زندگی من

13-33 سجاد محمدرضاخانی

چکیده

در این مقاله برای سه سوال مطرح شده توسط استاد دکتر بهادری نژاد پاسخهایی ارائه شده است. اینکه در چه فضایل اخلاقی بهبود داشته اید، این بهبود ها چگونه در رفتار شما با اطرافیان نمود داشته است و توصیه تان برای شادیجویان چیست. همچنین توضیح داده شده است که علت بهبودهای حاصل شده، اصول ششگانه اعتقادی است که با عنایت استاد بزرگوار برای نگارنده بصورت باور و ایمان در آمده است.

کلمات کلیدی: ایمان، شادی پایدار، ارتباط، دانشگاه زندگی

1. مقدمه

در این مقاله قصد بر آن است که به سه سوال زیر بصورت خلاصه پاسخ داده شود:

۱- با مراجعه به جداول فضائل و رذائل اخلاقی چه ارزشهایی را انتخاب و آنها را در خود پرورش داده اید؟

۲- برخورداری از این ارزشها و فضائل اخلاقی چه تاثیری در برخورد شما با اعضای خانواده، دوستان و آشنایان، همکاران و سایر افراد داشته است؟

۳- چه توصیه ای برای پرهیزگاری کامل و عروج معنوی و دستیابی به شادی عمیق برای شادیجویان جدید دارید؟

برای پاسخ به این سوالات در ابتدا لازم می‌دانم در مقدمه ای کوتاه، پایه و اساس نگرش خود را به جهان آفرینش ابراز دارم. زیرا معتقدم رابطه مستقیمی بین پاسخ این سوالات و نگرش به زندگی و وقایع آن وجود دارد.

موضوع مهم دیگری که لازم می‌دانم پیش از هرچیز مورد توجه خواننده محترم قرار بگیرد این است که هرآنچه در ادامه بیان می‌شود حاصل درس‌های استاد بزرگوارم، جناب آقای دکتر بهادری نژاد است. بخشی عظیمی از افکار و نوشته های من تکرار مستقیم فرمایشات یا نوشته های ایشان است و پاره ای دیگر محصول برداشتم از فرمایشات ایشان است. فلذا از ارائه منبع برای مطالب مطرح شده خودداری می‌کنم و توجه خواننده محترم را برای بهره‌برداری از کلام استاد عزیزم به پایگاه شادیکده به آدرس www.shadikadeh.com جلب می‌نمایم.

1.1. اصولی که توسط نگارنده به عنوان پایه و اساس زندگی و خلقت پذیرفته شده اند به شرح ذیل می‌باشند:

1.1.الف. آنچه که امروز برای من مسلم است این است که خداوند نظامی تدوین فرموده است که برای بیشینه شدن شادی درازمدت ما انسانها بهینه شده است. معتقدم این فرایند بهینه سازی به عالی ترین شکل ممکن صورت گرفته است، به نحوی که مطلقا امکان بهبود در آن وجود ندارد. به بیان دیگر آنچه که طبق این نظام هوشمند و دقیق آفرینش صورت می‌پذیرد بهترین ممکن است.

1.1.ب. معتقدم زندگی من در روی کره زمین مانند تحصیل در دانشگاه است، دانشگاه زندگی، که خداوند مدیر و موسس آن است. هر آنچه برایم رخ می‌دهد، از (به ظاهر) کوچکترین و بی اهمیت ترین اتفاقات تا مهمترین آنها، حاوی درسی است برای من با هدف آنکه مرا به خداوند نزدیک تر کند.

1.1.ج. معتقدم تمام انسان‌هایی که با آنها برخورد می‌کنم، اعم از آنان که سعادت دارم برای مدت طولانی در کنارشان باشم و یا با آنان که برخوردهای رهگذری بسیار کوتاه دارم، همه و همه، معلمان من در دانشگاه زندگی هستند که آمده اند درسی را بمن بدهند، یا شرایط فراگیری درسی از دروس دانشگاه زندگی را برایم فراهم کنند. برای توضیحات بیشتر درباره دانشگاه زندگی، اساتید و دانشجویان آن و دروس دانشگاه زندگی لطفا به کتاب دانشگاه زندگی مراجعه بفرمایید.

1.1.د. معتقدم مطلقا چیزی بنام تصادف یا اتفاق وجود ندارد. همه چیز در این عالم طبق نظام آفرینش به وقوع می‌پیوندد، حتی معادله حرکت هر برگی که از درختی بر زمین می‌افتد در نظام عظیم آفرینش برنامه ریزی شده است. چنانچه در آیه 59 سوره انعام می‌فرماید:

وَعِندَهُۥ مَفَاتِحُ ٱلْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِى ٱلْبَرِّ وَٱلْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِى ظُلُماتِ ٱلْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِى كِتابٍ مُّبِينٍ

1.1.ه. معتقدم ما دانشجویان دانشگاه زندگی اختيار کامل داریم که درسهایمان را طبق برنامه عظیم آفرینش که توسط رئیس دانشگاه تدوین شده است، انتخاب کنیم. فلذا آنچه ازین زمان به عقب برای من پیش آمده است انتخاب خودم بوده است. به بیان دیگر، من محصول اعمال، افکار و آرزوهای خودم هستم که ازین زمان به عقب به نظام آفرینش ابراز داشته ام و در حال حاضر برنامه ریز و معمار خانه آینده خود هستم. این عدالت کامل و لطف بی نهایت خداوند است.

1.1.و. معتقدم من مانند پرنده ای هستم که نیاز به اوج گرفتن دارم. برای پرواز و اوج گرفتن بسوی کمال، نیاز دارم دو بال عشق و خدمت را تقویت کنم و وزنه های رذائل اخلاقی را از پاهای خودم جدا کنم (خود را رها کنم). اما مهمتر از هرچیز در این میان، ارتباط و دل سپردگی به یک استاد معنوی است، که در حقیقت نقش تغذیه را برای این پرنده دارد. منبع انرژی برای بال‌های عشق و خدمت و رفع رذائل اخلاقی همان ارتباط با استاد است. به نظر من محال است که بدون انرژی، پرنده‌ ای بتواند وزنه ها را از پایش برکند و بال‌های عشق و خدمت را تقویت کند. ارتباط و دل سپردگی به استاد به اعتقاد من تنها محرک برای پرواز پرنده است.

لطف خداوند بنحوی شامل حال من شد که فرصت زندگی در پنج شهر مختلف و معاشرت با انسان‌هایی با فرهنگ‌ها و پیشینه های گوناگون را داشته باشم. این تجربه اندک باعث شد باورم به اصول ششگانه ای که در بالا به صورت اختصار بیان کردم محکم تر شود و (انشاالله) ایمانم به آنچه که عرض کردم قوی تر شود.

2. پاسخ به سوالات مطرح شده

2.1 فضایل اخلاقی پرورش داده شده

با تکمیل جداول خودارزیابی (جدول شادی سنجی) احساس می‌کنم در فضایل اخلاقی زیر وضعیت بهتری نسبت به گذشته پیدا کرده ام:

ایمان، توکل، خدمت، عشق، احترام به موجودات، سپاسگزاری و نیایش، رضامندی، خوش‌بینی و خیرخواهی، واقع نگری، عدم وابستگی، تواضع، امید و ارتباط.

اگر بخواهم بصورت کلی و خلاصه عرض کنم، احساس عمیقم این است که اگر بهبودی در فضایل اخلاقی ذکر شده در بالا داشته ام، همه و همه حاصل اصول اعتقادی ششگانه ای است که به لطف خداوند و عنایت استادم و دعای مادرم در من پرورش داده شده است. به بیان دیگر، من نمی‌توانم تلاش یا ممارستم را برای بهبود یک فضیلت اخلاقی در خودم به خاطر بیاورم. هرچه هست حاصل تغییرات بنیادین در اعتقاداتم بوده است، و این تغییر در اعتقادات آرام آرام منجر به تغییر اعمال، افکار و آرزوهایم شده است. صحبتم بدون اغراق این است که برای من پیش نیامده که مانند بعضی از شادیجویان روی رفع یک رذیله اخلاقی یا ارتقاء فضائل اخلاقی کار کنم. همه چیز خودبخودی و با عنایت استادم، به مرور و آرام آرام اتفاق افتاده و (انشاالله) ادامه دارد. بعنوان مثال، همینکه کسی عمیقا اعتقاد داشته باشد در نظامی زندگی می‌کند که توسط خداوند بسیار بسیار مهربان تدوین شده، همه چیز در این عالم خوب و عالی است، خودبه‌خود امیدوار، خوش‌بین، سپاسگزار و واقع نگر می‌شود.

2.2. تاثیر برخورداری از ارزش‌های انسانی

برخورداری (انشاالله) بیشتر از این فضایل اخلاقی حاصلش زندگی آرام تر و شادتر است. اگر من شاد باشم و آرام باشم، قطعا سالم تر خواهم بود و همچنین با اطرافیانم، اعم از خانواده یا همکارانم، بهتر و مهربان‌تر برخورد خواهم کرد. حاصل رفتار بهتر من، بازخورد مهربانانه تر و بهتر دیگران با من است. همچنین انگار که تمام عوامل (ظاهرا) بیرونی هم در جهت راه اندازی کارهای من دست به دست هم داده اند و زندگی ام به مراتب آسان تر و بهتر از گذشته پیش می‌رود. پس بصورت کلی، عنایت استادم و دعای مادرم باعث شده تغییرات اساسی در اعتقادات و باورهای من ایجاد شود، این تغییرات باعث شده من با محیط اطرافم، اعم از آشنایان و غریبه ها، و حیوانات و گیاهان، بهتر رفتار کنم، و نهایتا حاصلش شده زندگی آرام و پر از شادی و عشق، به نحوی که با تمام وجود معتقدم آنچه بر من گذشته است بهترین ممکن است و هرآنچه پیش می‌آید بهترین ممکن خواهد بود.

2.3. بعنوان عضو کوچکی از گروه شادیجویان شادیکده دانشگاه زندگی، تنها توصیه ام ممارست در توجه کامل به فرمایشات استاد است. زیرا معتقدم آسان ترین و سریع‌ترین راه دستیابی به شادی پایدار دل سپردگی به استاد و تداوم در همراهی ایشان است. به فرموده حضرت حافظ:

به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید
که سالک بی خبر نبود ز راه و رسم منزلها
3. نتیجه گیری

در این مقاله با بیان مقدمه‌ای، برای سه سوال مطرح شده توسط استاد گرانقدر، جناب آقای دکتر بهادری نژاد، پاسخ هایی ارائه شده است. اینکه در چه فضایل اخلاقی بهبود داشته اید، این بهبود ها چگونه در رفتار شما با اطرافیان نمود داشته است و توصیه تان برای شادیجویان چیست. پس از لیست کردن فضایل اخلاقی که بواسطه تکمیل جدول شادی سنجی به آنها پی برده ام، علت بهبود در این فضایل را بیان کرده ام. در نهایت، بصورت خلاصه تغییرات حاصل شده در زندگی ام را بدلیل بهبود در فضایل اخلاقی مطرح شده بیان کرده ام و همچنین تنها توصیه ام را برای شادیجویان محترم ارائه نموده ام. اینکه ممارست و تداوم در همراهی با استاد بهترین و سریعترین راه رشد معنوی است:

ز بس بستم خیال تو شدم از پای تا سر تو
تو آمد خرده خرده رفت من آهسته آهسته